Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1006 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
parroting
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
cartridges
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
sidewinder
U
نوعی موشک ضد هوایی
zero length launching
U
نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
nike ajax
U
نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
many
U
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
waiver
U
بار قابل پرتاب به خارج ازهواپیما
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
gravity drop
U
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity extraction
U
بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
launch a missile
U
موشک پرتاب کردن
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
maces
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
wing photograph
U
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
sprints
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
U
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
skyrockets
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketing
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocket
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketed
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
air defense
U
پدافند هوایی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
active air defense
U
پدافند عامل هوایی
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
squawking
U
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
vital area
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
air defense ship
U
ناو مخصوص پدافند هوایی
point designation
U
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
rocketry
U
فن پرتاب موشک
weapons hold
U
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
faker
U
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
launching pads
U
سکوی پرتاب موشک
launching pad
U
باند پرتاب موشک
launching pad
U
سکوی پرتاب موشک
launching pads
U
باند پرتاب موشک
rocket propulsion
U
فشار پرتاب موشک
launcher
U
وسیله پرتاب موشک
rocket launcher
U
سکوی پرتاب موشک
launching area
U
محل پرتاب موشک
rocket launchers
U
سکوی پرتاب موشک
launching site
U
سکوی پرتاب موشک
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
aeroballistics
U
فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
flad suppression
U
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
launching pad
U
سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard base
U
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
launching pads
U
سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
soft missile base
U
سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
skyrocket
U
موشک هوایی
skyrocketing
U
موشک هوایی
skyrocketed
U
موشک هوایی
skyrockets
U
موشک هوایی
sky rocket
U
موشک هوایی
ready missile
U
موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
nike zeus
U
موشک نایک زئوس ضد هوایی
radar silence
U
خاموش کردن موقتی رادارها
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
anti air
U
ضد برتری هوایی دشمن
action station
U
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
surface to air missile
U
موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
jupiter
U
نوعی موشک زمین به هواست
pgm
U
نوعی موشک هدایت شونده
terne
U
نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
nike hercules
U
موشک ضد هوایی نایک هرکولس هدایت شونده
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
lift off
U
جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
aerial delivery
U
پرتاب هوایی
talos
U
نوعی موشک دریایی زمین به هوا
barrier combat air patrol
U
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
sweep
U
تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
bull pup
U
نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
sparrow
U
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
sparrows
U
نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
set up
U
مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
merged
U
باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
gimlet
U
نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
tartars
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
thor
U
نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
gimlets
U
نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
interception
U
رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
terrier
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
minuteman
U
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
titan
U
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titans
U
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
squawk flash
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
stop squawk
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
run-up
[start-up]
U
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
to triumph over the enemy
U
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
spoofer
U
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejecting
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
reject
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
clogged ink jet nozzles
U
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
squawk may day
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk mike
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawk low
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
judy
U
در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
baseball pass
U
پاس با یک دست از کنار گوش در بسکتبال نوعی پرتاب توپ
redeye
U
موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
production missile
U
موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
blimp
U
نوعی بالون هوایی کوچک
blimp
U
نوعی کشتی هوایی غیرصلب
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
toss bombing
U
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
comouflage detection photography
U
نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
ark
U
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
tilting mixer
U
نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
superfortress
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
foxaway
U
اعلام موشک هوا به هوا رهاشده در درگیریهای هوایی
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
fibres
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
stratotanker
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
zmarker beacon
U
نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
tracked
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
olivine
1
Vintage style
1
incentive
1
affixation
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com